انجیل شیطانی انجیل شیطانی کتابی است که شیطان پرستان از آن برای عبادت و دعا های خود و همچنین استفاده در مراسم خود به کار می برند . این کتاب شامل کلمات عبری و یونانی وانگلیسی است که برای برخی از این کلمات معنی دقیقی کشف نشده است. اما چیزی که می توان دریافت اسامی شیطان ودعوت ازاو برای قدرت دادن به شیطان پرستان است. در این کتاب بسیاری از دعا ها بر خلاف دعاهای مسیحیت و انجیل است و همچنین بسیاری از شعائر آن برای قدر نهادن به عظمت و قدرت شیطان به عنوان قدرت مطلق است. انجیل شیطانی مانند همه ی کتب ادیان مختلف نیز به ستایش شیطان و قدرت طلبی از او می پردازند. دعای زیر یکی از دعاهایی است که در بیشتر مراسم شیطان پرستی مورد استفاده قرار می گیرد ترجمه شده به صورت زیر: " به نام خدای بزرگ ما شیطان که از دنیای سیاه به شما(شیطان) بیرون آئید , به نام چهار شهریار سیاه جهنم پیش آئید , جام پر از اکسیر زندگیاست آنرا با نیروی جادوی سیاه انباشته کن این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود داردو حامی آن است. ای دوست و همدم شب , تو از صدای سگ ها و ریختن خون شاد می شوی , تو در میان سایه هی قبور می گردی , تو تشنه خون هستی و گور می کنی بشررا تهدید می کنی ماه هزارچهره به قربانیان ما با نظر مساعد بنگر درازه های جهنم را بگشا و بیرون بیا " همانطور که مشخص است انجیل شیطانی کتاب خاصی است که انند همه ی کتب ادیان به ستایش وتسبیح ودرخواست کمک از پروردگار خود نمی کند. لذا می توان گفت که این کتاب نوشتهی پیچیده ای است که هیچ کس توان درک آن را ندارد این درست است که جملات عبری و یونانی در آن وجود دارد اما آنچنان مورد توجه نیستند

آنتون شزاندر لاوی که بود آنتون لاوی در 11آوریل 1930درشهر شیکاگو متولد شد چندی بعد همراه خانواده اش به سانفر انسیسکورفت وتازمان مرگش در همان جا ساکن بود وی شخصیتی بسیار نا ساز گار ونا هموار داشت درسن 17سالگی مدرسه راترک کرد ودرسیرکی مشغول به کار شد پس از آن به موسیقی روی آورد وموفقیت های چشمگیری دراین زمینه بدست آورد. در سال 1950دراین دایره ی جنایی پلیس آمریکا به عنوان عکاس جنایی مشغول به کار شد این حرفه در روحیه ی او تاثیر بسیاری داشت . سال1952 با کارول لنسینگ ازدواج کرد و نتیجه ی این ازدواج کلارا لاوی بود اما چندی بعد آنتون دل در گرو مهر زنی به نام دایان هگارتی داده و عاشق ودل باخته ی او شد ، پس در سال1960 از همسر خود جدا شد. ‏ گر چه با دایان هگارتی ازدواج نکرد اما ارتباط نامشروع او با دایان به تولد دومین دختر او در سال 1964 انجامید. لاوی در شب های جمعه محافلی تشکیل می داد(محافلی به نام دایره ی اسرار آمیز) ودر آنهابه سخنرانی های سری خود درباره ی نیروهای اهریمنی می پرداخت در همین سخنرانی ها نیز شخصی(که گفته می شود وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا است) به آنتون پیشنهاد تاسیس آئینی جدید را داد ودر پی آن در یکی از این مجالس در30 آوریل1966 لاوی با سری تراشیده در جمع حاضرین خود را بنیان گذار کلیسای شیطان معرفی کرد ودر سال 1969 نیز کتاب انجیل شیطان اوبه چاپ رسید ودر سال1972 کتاب آئین شیطان پرستی وی منتشر که در آن به جزئیات آئین ورسوم شیطان پرستی ازجمله مراسم عشاء شیطانی به نام پرداخته بود. Black mass در اواسط سال 1980 ازدایان هگارتی نیز جدا شده و آخرین معشوقه ی او بلا نج بارتون بود که نتیجه ی روابط آنها تنها پسر لاوی ستین سر کیس کرنکی لاوی بود لاوی در تاریخ29 اکتبر 1

افکار شیطان پرستان : شیطان پرستی دنیایی را ترسیم کرده که هیچ روزنه ی امیدی برای آن متصور نیست به همین جهت شیطان پرستی راجهان تاریک می گویند. شیطان پرستی حقیقتی را جستجو می کند که در این جهان یافت نمی شود و برای مثال خودکشی توجیهی اینگونه دارد؛ اگر بپرسی چرا خودت را می کشی؟بگو می خواهم به حقیقت برسم وحقیقت در این دنیا به دست نخواهد آمد شیطان:زندگی در این دنیا بر پایه ی دروغ است و همه باورهای مردم برپایه همین دروغ شکل گرفته است همه عادت کرده انددروغ بگویند لذا اگر حرف راست هم بزنید آن را باور نمی کنند. شیطان پرستی آئینی است که همه چیز را منفی ارائه می دهد آدم عمر شب را بلند می داند،آنها حتی خورشید را مانع از تابش نور می پندارد شیطان پرستی همه چیز را منفی می خواهد اگر به باغ سیب بروند همه سیب ها راکاه می بینند و اگر به تئاتر بروند همه بازیگران را لال می پندارند. شیطان پرستی معجونی است

کلیسای شیطان و انجیل شیطانی Satanic bible and church of satan شیطان پرستی توسط سرمایه داران یهودد در دهه ی 1960میلادی مورد حمایت قرار گرفت وچند شیطان پرست در انگلستان و ایالات متحده ی آمریکا مکان معروف شیطان پرستان یعنی(کلیسای شیطان )را در سانفرانسیسکو بنا نهادند . اولین کلیسای رسمی شیطان در تاریخ 30 آوریل 1966 توسط آنتون شزاندر لاوی در سانفرانسیسکو پایه گذاری شد و انجیل شیطانی نیز توسط همین شخص نوشته و در تاریخ 1969 منتشر شد.